ترجمه

نعت و هنر ترجمه یا برگردان کار درک و تفسیر موضوعات، معانی، و مفاهیم پدیدآمده در یک زبان (زبان مبدأ)، و سپس انتقال، معادل‌یابی، و بازسازی آنها در زبانی دیگر (زبان مقصد) را بر عهده می‌گیرد.

مترجمان کم‌تجربه در این فنّ ظریف، ممکن است براین باور باشند که در زبان و ترجمه، درست همانند علمی دقیق، می‌توان هر واژه و مفهومی را هم به طور دقیق تعریف و درک کرد، و هم آنها را به شیوه‌ای شفاف با پیوندهای متقابل و کاملاً ثابت، از دو حوزهٔ زبانی متفاوت به هم اتصال داد. هر چند چنین برخوردی ممکن‌است در مورد زبان‌های برنامه‌نویسی رایانه‌ای و زبان‌های ماشینی دیگر (همچون هوش مصنوعی) تا اندازه‌ای میسّر باشد، در خصوص زبان‌های طبیعی انسانی دور از واقعیّت و امکان‌است.

بیشتر این پیچیدگی‌ها به طبیعت و نقش بی‌همانند زبان در تمامی تجربه‌ها و فرایندهای حیات انسانی چه در سطوح فردی و شخصیتی، و چه در ترازهای اجتماعی و فرهنگی باز می‌گردد.

کت فورد ترجمه را چنین تعریف کرده‌است:

جایگزینی مواد متنی یک زبان با مواد متنی برابر، در زبان دیگر.

ترجمه به بیان رومن یاکوبسن:

ترجمه یا واقعیت تازهٔ ادبی صرفا رابطهٔ بینامتنی با شعر یا اثر قبلی دارد.

عوامل بسیاری در تبلور معنایی یک متن دخالت دارند و در درک مطلب یک متن، یعنی شناسایی دقیق این عوامل از جانب مخاطب. گاه ممکن است معنای متکلم و معنای مخاطب با هم تفاوت داشته باشد. یعنی آنچه مورد نظر متکلم است با آنچه مخاطب برداشت می‌کند، فرق داشته باشد و یا مخاطبان معانی متفاوتی را از یک متن برداشت کنند. این امر بیان کننده این مطلب است که عوامل بسیاری در داد و ستدهای زبانی حاکم اند که متون و ابزارهای نظام زبان (صداها، دستورها و واژگان) تنها یکی از آنها هستند.


پیرامون واژه

واژهٔ «ترجمه» در پهلوی به‌صورت «ترگمان» به معنی مترجم به‌کار رفته‌است و در نوشته‌های آشوری به‌صورت «ترگومانو» دیده شده‌است.همچنین در پارسی سره (فارسی خالص)، از واژه‌های «پچواک» و «برگردان» به جای «ترجمه» استفاده می‌کنند.


 

انواع

انواع ترجمه با توجه به روشی که مترجم انتخاب می‌کند عبارتند از:

  1. ترجمه لفظی: ترجمه متن کلمه به کلمه و بدون توجه به ترکیب کلمات و قرار دادن آنها در جایگاه مناسبشان با توجه به زبان مقصد.
  2. ترجمه معنوی: که بهترین نوع ترجمه است. گاهی ترجمه علاوه بر اینکه مطابق با متن می‌باشد، با توجه به زبان مقصد و نحوه ترکیب کلمات در آن زبان انجام می‌شود.
  3. ترجمه آزاد: این نوع نوع ترجمه به گونه‌ای است که مترجم، خود را در بند و اسیر عبارات نمی‌سازد و به دلخواه خود و متناسب با وضعیت دست به تغییراتی می‌زند.
  4. ترجمه داستانی یا روایتی: گاهی ممکن است مترجم، مفهوم و ریشه متن را گرفته و آن را به شکل داستان بیان کند.

 

ویراستاری

ویرایش یا ویراستاری “ویرایش، دانشی منطق‌پایه است که به تصحیح نادرستی‌ها، زدودن کاستی‌ها، رسا کردن معنی، روان کردن و فارسی کردن نوشته، سامان دادن به سازه‌ها، و همخوان کردن نوشته با قواعد و شیوه‌های مشخص می‌پردازد.”

در یک جمله می‌توان گفت: “ویرایش، درست‌نویسی، رسانویسی و بقاعده‌نویسی است.”


کار ویرایش

هر نوشته باید از جهات گوناگونِ محتوا، بیان، صحّت و اعتبار، دقّت، نظم، آراستگی، علایم نگارش، و… بررسی و بازبینی شود. به این بازبینی «ویرایش» یا «ویراستاری» می‌گویند.

ویراستار موظّف است که ضمن رعایت سبک صاحب نوشته یا مترجم، خطاهای دستوری، حشو، تکرار، گزافه‌گویی، و عبارت‌های بی‌شیرازه و پریشان را سامان دهد.


انواع ویرایش

ویرایش به دو نوع اصلیِ «ویرایش عمومی» و «ویرایش ویژه» تقسیم می‎شود.

ویرایش عمومی: ویرایش‎های «صوری»، «زبانی» و «محتوایی ـ ساختاری» که همهٔ (عموم) نوشته‎ها، بدون توجه به محتوایشان، به همهٔ آن‎ها نیاز دارند، روی‌هم‌رفته ویرایش عمومی نامیده می‎شوند. این سه نوع ویرایش معمولاً به‌دست یک ویراستار به نام «ویراستار عمومی» انجام می‎شود.

ویرایش ویژه: هریک از ویرایش‎های «ترجمه»، «علمی»، «تخصصی»، «گفتاری»، «تصویری»، «نمایه‎ای»، «ادبی»، «تلخیصی» و «تصحیحی» که هر نوشته، بسته به محتوایش، ممکن است به یکی یا بیش از یکی از آن‎ها نیاز داشته‌باشد، «ویرایش ویژه» نامیده می‎شوند.


ریشهٔ واژه و مترادف‌ها

ویرایش واژه‌ای نو است که در سدهٔ اخیر وضع شده‌است و هم‌معنای اصلاح و تصحیح در امور نوشتاری است. البته ویرایش به معنای نسخهٔ تازه‌ای از یک چیز هم به‌کار می‌رود، مانند یک بازی رایانه‌ای که نسخهٔ جدید آن «ویرایشِ جدید» نامیده می‌شود. به کسی که کار ویرایش را انجام می‌دهد، «ویراستار» یا «ویرایشگر» می‌گویند.

صادق کیا، که استاد دانشگاه تهران و رئیس فرهنگستان زبان ایران (فرهنگستان دوم) بوده‌است، واژهٔ «ویراستن» را از فارسی میانه به فارسی نو آورده است و بر پایهٔ قواعد این زبان، از این واژه، صفت مفعولیِ «ویراسته»، صفت فاعلیِ«ویراستار»، و اسم مصدرِ «ویرایش» را ساخته است.

کتابفروشی

کتابفروشی، محلی است که کتاب در آن فروخته می‌شود و مردم می توانند در آن کتاب خریداری کنند. کتابفروشی‌ها انواع مختلفی دارند. ممکن است کتابفروشی به خرید و فروش کتاب‌های دسته دوم بپردازد.

صنعت نشر

صنعت نشر صنعتی مشتمل بر کلیه فعالیت هایی است که به منظور تهیه، تولید و تکثیر آثار حوزه فرهنگ مکتوب انجام می‌شود، هرچند در سال‌های اخیر این صنعت حوزه‌ای فراتر از فرهنگ مکتوب را نیز در بر می‌گیرد، از جمله تولید کتاب های شفاهی. این صنعت شامل کلیه مشاغل مربوطه در این حوزه است:

آنچه لازم است در باره چاپ بدانیم

اختراع فن چاپ درحقیقت به قرن ها پیش از گوتنبرگ، که نامش به عنوان مخترع چاپ در تاریخ به ثبت رسیده است، برمی گردد. آسوریان چند هزار سال قبل از میلاد بر خشت هایی از گل‌رس مهر می‌زدند. استعمال حروف قابل انتقال نیز میان سال‌ها ی ۱۰۵۱ و ۱۰۵۸ در چین آغاز شد. مخترع این حروف فردی به نام پی‌شنگ بود و حروف هم از گل‌رس ساخته می‌شد. حروف دستی و حروف قلعی که پس از آنها به کارآمد، هیچ یک رواجی نیافت، بر عکس حروف چوبی متداول شد. تا این‌که در سال ۱۴۴۰، گوتنبرگ ظاهرا بدون اطلاع از کار چینی‌ها، حروف قابل انتقال را اختراع کرد و برای هر یک از حروف الفبا یک حرف جداگانه به کار برد.

حروف متحرک را چینی‌ها اختراع کردند، ولی گوتنبرگ که حرفه اش زرگری بود، آلیاژ مناسب برای ریخته گری حروف را از سرب و آنتی موآن به دست آورد و سپس نسبت هر یک از این دو فلز را به گونه ای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند. وی برای مرکب چاپ هم فرمول مناسبی یافت و خلاصه با رفع موانع و حل مشکلات عمل چاپ را میسر و اجرایی کرد. تقریبا ۲۰ سال پس از نخستین تلاش ها ی گوتنبرگ در امر چاپ ،این صنعت با استفاده از سطوح برجسته در ونیز، فلورانس، پاریس و لیون در حدی مختصر و محدود رواج یافت. اما دستگاه چاپ گوتنبرگ، به علت هزینه ها ی بسیار زیاد فقط برای ثروتمندان قابل دسترسی بود و به همین دلیل تا مدت ها ی طولانی استقبال چندانی از آن نشد. ۳۰۰ سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، نمایشنامه نویسی آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتو گرافی را درسال ۱۷۹۶ میلادی اختراع کرد.

هر سنگی که متن یا تصویر با این روش روی آن نقش می بست ، برای چاپ حدود ۷۵۰ نسخه عملکرد مطلوب داشت و پس از آن نقش روی سنگ قابل چاپ نبود. اگر چه درباره شروع چاپ سنگی در ای ران روایات متعددی وجود دارد، به نظر می رسد چاپ سنگی را برای نخستین بار میرزا صالح شیرازی در تبریز راه اندازی کرد.

میرزا صالح که از سوی دولت ایران برای فراگیری هنرهای جدید به اروپا رفته بود، در بازگشت یک دستگاه چاپ سنگی با خود به تبریز آورد که آن را در سال ۱۲۵۰ قمری راه انداخت. چاپخانه سنگی طی مدت کوتاهی در تهران و بعد اصفهان و سپس سایر شهرهای ایران تاسیس شد و بیش از ۵۰ سال تنها روش چاپ در ایران بود و تا اواخر دوره قاجار ، هر چه در ایران چاپ می شد، به روش چاپ سنگی بود. البته هشت سال قبل از ورود چاپ سنگی به ایران چاپ سربی نیز راه اندازی شده بود، ولی به علت هزینه و زحمت زیاد آن ، پس از ورود چاپ سنگی ، کنار گذاشته شد و بعدها در اواخر دوره قاجار دوباره حروف سربی و استفاده از آن رایج گردید. طریقه چاپ سربی روش نسبتا ساده ای بود : کاغذ روی صفحه ای متشکل از حروف برجسته سربی و آغشته به مرکب فشرده می شد و بر اثر فشار، حروف بر صفحه کاغذ نقش می بست. حروفچینی روزنامه نیز نخست به صورت دستی انجام می گرفت، ولی بعدها این کار با دستگاه ها یی که معمول ترین آنها «لاینو تایپ» بود، صورت پذیرفت. دستگاه حروفچینی خودکاری لاینوتایپ در سال ۱۸۸۶ میلادی ساخته شد. و بدین ترتیب سرعت چاپ به تدریج فزونی یافت. پیشرفت فناوری کم کم باعث شد دستگاه حروفچینی سربی از دور خارج شود و جای خود را به دستگاه الکترونیکی بدهد.

برای ورود به آشنائی با ماشینهای چاپ، ابتدا انواع چاپ (های که امروزه فعال است) را لیست می کنم:
-چاپ مسطح Letter Press
-چاپ افست (ورقی – رول)
-چاپ فلکسو
-چاپ هلیو
-چاپ صنعتی Pad Printer
-چاپ سیلک
-چاپ دیجیتال 

Call Now Buttonتماس با ما