عکاسی صنعتی
عکاسی صنعتی به شاخه ای از عکاسی گفته می شود که وظیفه آن به نمایش گذاردن دقیق و کامل و باکیفیت محصول یا Product می باشد ٬ در این شاخه از عکاسی ،عکاس با استفاده از تجهیزات مناسب و انتخاب نورهای دقیق و کامل تلاش می کند تا حد امکان تصوری با کیفیت و دقیق از کالا ثبت کند که در آن تمامی خصوصیات ظاهری کالا به نمایش گذارده شود. به بیان ساده تر عکاس صنعتی وظیفه اش این است که نمای کاملی را از کالا برداشت کرده و جهت ارائه به مشتری یا کارفرما ارائه کند، در این شاخه همانگونه که بیان شد هدف تنها یک چیز است: نمایش کامل و واضح کالا از زوایای مختلف و زیبا .
در این میان بعضی از عکاسان صنعتی سعی می کنند با طراحی دکورهای ساده منطبق با کاربردهای کالای مورد عکاسی کمی جنبه کاربردی تر به عکس داده و عکس را از آن سادگی آزاردهنده عموم عکسهای صنعتی نجات دهد ُ که بعضا بسیار سودمند واقع می شود و جذابیت بصری عکس را دو چندان می کند و گاه با اکمی اغراق و بی تجربگی دکور بر سوژه غلبه می کند و خود را در عکس بیشتر به رخ می کشد ُ که این امر به تجربه یک عکاس صنعتی بر می گردد که تا چه میزان و چگونه دکور پس زمینه را تهیه و اجرا کند که به جذابیت کالا کمک کند ضمن اینکه خود دکور در حاشیه قرار داشته باشد .
عکاسی به عنوان صنعت یعنی نوعی از عکاسی که انسان و تفکر و اندیشه اش هیچ گونه دخل وتصرفی در آن ندارد یا اگر دارد این اندیشه و تفکر صرفا جهت سامان دادن به عکس بر اساس اسلوب و روش های آزموده شده است و بدین منظور که عکس به جهت تکنیک مشکلی نداشته باشد.نوردهی یا نورپردازی درست باشد کادربندی بر اساس معیارهای شناخته شده صحیح باشد واز این قبیل
دو مثال برای این نوع عکاسی یعنی جایی که عکاسی صرفا صنعت است و حتی چشم انسان هم برای انتخاب لحظه عکاسی دخیل نیست :
۱-ماهواره ای که از فضا دقیق ترین تصاویر را به زمین مخابره می کند.در این نوع عکاسی همه چیز طبق فرمول و حساب شده انجام می شود. این جا عکاسی صرفا علم است و صنعت است و البته کاربرد خودش را دارد و بسیار مفید است. یا نوع دیگر آن عکاسی از طریق میکروسکوپ یا تلسکوپ و غیر آن برای مقاصد پژوهشی .
۲-جاهای دیگری هم هست که انسان مستقیما در عکاسی دخل و تصرف دارد اما این دخل و تصرف او مانند دخل و تصرف یک صنعتگر در کار صنعتی اش است .مثل دخل و تصرفی که یک تراشکار برای تراشیدن قطعه ای به کار می برد یا کاری که قالیباف پای دار قالی انجام می دهد. در این گونه عکاسی محصولی تولید می شود که مفید است و ارزشمند است و چه بسا زیباست اما یک کار صنعتی انجام شده و عکاس به عنوان یک صنعتگر مطرح است .
بسیاری از عکس هادر شاخه های مختلف عکاسی مثل عکاسی صنعتی تبلیغاتی ،عکاسی خبری ،عکاسی طبیعت ونیز دیگر شاخه ها از این مقوله اند. در این گونه عکاسی عکاس صنعتگری است که می تواند دقیق و زیبا عکاسی کند و بسیاری از ذوق ها این گونه عکس ها را می پسندند و از دیدن آن ها لذت می برند.
برای این گونه عکس ها متخصصان هر رشته تا حدود زیادی می توانند تعاریف یک عکس خوب را بیان کنند.
اما آن جا که عکاسی به عنوان هنر مطرح می شود تعریف دقیق دادن از عکس خوب اگر ناممکن نباشد کار دشواری است.آن جا که عکاسی را همطراز شعر ناب می شناسیم همان قدر که تعریف دادن از شعر مشکل است عکاسی را هم نمی توان توضیح داد.
عکاسی صنعتی
عکس به عنوان یک عنصر اساسی و مهم در طراحی گرافیک به شمار می رود. در محاورات روزمره و مکالمات افراد غیر حرفه ای، از عکاسی حرفه ای تبلیغات به عنوان عکاسی صنعتی نام رده می شود. در واقع منظور تهیه عکس از محصولاتی است که در صنایع تولید می شود یا عکسی که از خطوط تولید صنایع تهیه می شود.
عکاسی ازهرموضوعی که با فعالیت های شرکتی تولیدی یا خدماتی در ارتباط باشد، در حیطه عکاسی صنعتی قرار می گیرد. پس میدان عمل عکاسی صنعتی ، بسیار وسیع است؛ زیرا تنوع محصول و خدماتی که می تواند درکشور سازنده مصرف و یا به دیگر کشورهای جهان صادر شود، نیز مطرح خواهد شد. عکاسی صنعتی در برگیرنده تمام کارهایی است که به تولیدکننده کمک می کند تا محصولاتش را تبلیغ کند و بفروشد. وظیفه عکاسی صنعتی هم این است که موضوع از جلوه و نمای بهتری نسبت به موضوع های مشابه برخوردار باشد. عکاسی صنعتی به طور خلاصه مرکز توجهش صنعت است.
عکاسی صنعتی هدفی را دنبال می کند که میل به برقراری ارتباط است. چه بسا که موثرترین عکسهای صنعتی ، عکسهایی ساده و سرراست بوده اند که از تمهیدات عکاسی ، فنون غیرمتعارف و جلوه های ویژه در آنها خبری نبوده یا بسیار کم از آنها استفاده شده است ؛ اما گفتنی است که در بعضی مواقع ، همان تمهیدات جزیی سبب شده است که آن عکسها یک سر و گردن از دیگر عکسها برجسته تر باشند. عکسهای صنعتی خوب ، آنهایی هستند که می توانند ارتباط برقرار کنند؛ آنهایی که به اصطلاح با بیننده حرف می زنند. همان عکسهایی که توجه ما را جلب می کنند و در رقابت پیروز می شوند. عکاس حرفه ای صنعتی هرگز این عامل کلیدی را از نظر دورنمی دارد.
جذابیت های عکاسی تبلیغاتی
عکاسی تبلیغاتی شاخه بسیار جذابی از عکاسی است به شرط آنکه عکاس بتواند تفکرو سلایق خود را در عکس بگنجاند. اگر با حوضه های دیگر عکاسی مقایسه کنیم می بینیم که تقریبا در هیچ یک از شاخه های عکاسی به اندازه عکاسی تبلیغاتی نظرات سفارش دهنده در کار دخیل نیست. با توجه به این نکته مهم به عقیده من عکاسانی می توانند از کار خود لذت ببرند که عقاید کارفرما را در ذهن خود به دقت آنالیز کنند ، نقاط ضعف و قوت نظرات وی را بررسی نمایند و با توجه به هدف نهایی کار ، بعد از تصمیم گیری صحیح با استفاده از زبان تفاهم آمیز ، تا حد امکان تفکر و سلیقه خود را به وی منتقل کنند و بعد از جلب موافقت وی عکسی بگیرند که ناشی از برآیند تفکرات کارشناسانه و نگاه زیبا شناسانه باشد.
عکاسی صنعتی تبلیغاتی
عکاسی صنعتی تبلیغاتی یکی از خدماتی ترین رشتههای عکاسی است. در این رشته نه تنها باید حداکثر تسلط به تئوری و تکنیک را داشته باشیم بلکه به بسیاری از وسائل، علاوه بر دوربین احتیاج پیدا خواهیم کرد، از فونهای رنگی تا میزهای مخصوص کار از وسائل جنبی نورپردازیهای پیچیده تا سه پایه و پانتوگرافهای بزرگ و از همه مهمتر استودیوهای عظیم و مملو از وسائل نورپردازی فقط بدرد عکسبرداریهای صنعتی- تبلیغاتی میخورند.
هر گونه عکسی که در خدمت معرفی، تبلیغ و یا فروش تولیدات یا کالائی باشد، عکاسی صنعتی- تبلیغاتی بحساب میاید. یکایک مواد غذائیها، انواع وسائل زندگی، هر نوع مبلمان و ماشین چه با حضور انسان چه بدون مدل در زمره عکس تبلیغاتی است. خطوط تولید، کارخانههای صنعتی و فنی در مراحل و زوایای مختلف عکاسی صنعتی محسوب میشوند. معمولاً این نوع عکاسی یک سفارش دهنده نیز دارد: صاحبان صنایع، ارگانهای دولتی، بخشهای اقتصادی و بازرگانی، روابط عمومیها و سازمانهای تبلیغاتی و در ضمن گرافیستها و طراحان صنعتی- هنری، همه و همه سفارش دهنده و محتاجان و علاقمندان عکاسی صنعتی- تبلیغاتی هستند.
هر چه عکاس تبلیغاتی تجربه و اطلاعات بیشتری دربارهی سفارشات حرفهی خود داشته باشد موفقتر و صاحبنام تر خواهد بود. تسلط و در اختیار داشتن وسائل و فضای مورد لزوم، رمز موفقیت عکاسان صنعتی است.
بطور مثال معرفی تصویری یک یخچال خانگی، از چیدمان مواد درون یخچال، مدل کدبانوی منزل و یک کودک در ضمن فضای واقعی یا ساختگی یک آشپزخانه در حد یک صحنه سینمائی دردسر و اشکال خواهد داشت، مضافاً اینکه نورپردازی این صحنه احتیاج به فلاش یا چراغهای متنوع و متعدد خواهد داشت. در ضمن عکاس نه تنها نورها را باید بشناسد بلکه فیلم، دوربین، لنز، سه پایهی مناسب این عکسبرداری را نیز باید در اختیار داشته باشد.در این نوع عکاسی ما موظفیم گویاترین، بی عیب و نقصترین و حرفهایترین عکس در خدمت صنعت و تبلیغات را بیاندازیم.
البته هر چه سفارش دهندگان حرفهایتر باشند و بتوانند بعضی از مسائل جانبی کار از قبیل چیدمان، زاویه و ژست مدل و سوژه را کمک کنند کار ما آسانتر خواهد شد و میتوانیم تمرکز خود را روی نورپردازی و زیبائی، نور و رنگ صحنه و سوژه نموده و خانه آخر یک عکس یا اسلاید کاملاً حرفهای تحویل بدهیم.تماس با بازار فروش و دنیای تولیدات، شناخت و رعایت نوآوری و خلاقیت در عکاسی تبلیغاتی- صنعتی همانند تسلط به دوربین و کار در استودیو اهمیت دارد.
برای مسلط شدن به عکاسی تبلیغاتی باید تمرینات و درسهای این رشته را در رابطه با ابعاد سوژهی مورد نظر تقسیم بندی کرد. هر دانشجو باید بداند که اگر سوژهی مورد نظر یک فضای شش متری دکور در پس زمینهی خود دارد چه وسائل چه لنز و دوربین و چه نوع چراغهائی لازم است. این یک فکر کودکانه و غیر حرفهای است اگر فکر کنیم میتوان با یک فلاش دستی و دوربین ۱۳۵ عکس حرفهای انداخت.
اگر قرار باشد اجاق گاز ۶ شعله همراه یخچال ساید بای ساید و سایر وسائل برقی در آشپزخانهای وسیع همراه دو مدل زنده مادر و بچه عکاسی شود، نه تنها باید یکایک وسائل مورد نظر کاملاً واضح خوشرنگ و با ابعاد منطقی عکاسی شود بلکه تمام فضای آشپزخانه. قفسهها. میز و صندلیها و مدلهای زنده نیز بسیار روشن و حرفهای نورپردازی شوند.
حال اگر از تمام فضای عکس فوق فقط یک آب میوه گیری با نمایش مارک آن و همراه دستهای کدبانوی منزل باید عکاسی شود، قوانین و وسائل بکلی عوض خواهد شد. از زاویه دوربین تا لنز آن از چراغهای مورد لزوم تا فضای تصویری باید تغییر کند. و باز اگر از تمام فضای عکس اولیه یک لیوان آب پرتقال همراه یک پرتقال نصفه باید عکاسی شود. باز باید همه چیز را بهم ریخت و وسائل و دکور و نورها را در خدمت رنگ آب پرتقال و فرم اشتها آور پرتقال قرار داد. آخر کار اگر قرار باشد فقط از دو سه عدد قاشق و چنگال استیل مارکدار و گران قیمت موجود در دکور آشپزخانه فوق عکاسی کرد احتمالاً باید سوژه را به استودیوی عکاسی آورد و در یک حجلهی نورانی سفید عکاسی کرد و احتیاجی به آشپزخانه و دکور نداریم.
شانس و موفقیت عکاسان در رشتهی تبلیغاتی بیشتر مربوط به نیروی فکری و کمکی است که باعث دلگرمی و نجات آنها خواهد شد. طراحان هنری، مدیران فروش و گرافیستها نیروی نجات بخش عکاس تبلیغاتی هستند. بیشتر مواقع طراحی دکور- چیدمان وسائل و از همه مهمتر زاویهی دید شیئی مورد نظر را آنها انجام خواهند داد و عکاس وظیفه سنگین و حرفهای نورپردازی، انتخاب فیلم و لنز مناسب را بعهده دارد. در دنیای حرفهای عکاسی تبلیغاتی حداقل چهار نفر در خلق یک اثر شرکت دارند.
با توجه و دقت میتوان عکاسی تبلیغاتی را آسانتر سر و سامان داد:
در ضمن، عکاسی تبلیغاتی ممکن است همراه با مدل جاندار( انسان یا حیوان ) باشد در این مواقع نه تنها نمیتوان سوژهی اصلی را که یک سوژه تبلیغاتی است فدای جذابتر شدن مدل زنده کرد بلکه بر عکس مدل زنده باید مانند هر وسیله یا تکنیک دیگر نیز در خدمت سوژه اصلی باشد.
دانش و تمرینات ضروری در عکاسی صنعتی تبلیغاتی
۱- یاد گیری و کاربرد نور و موارد مصرف هر کدام (اسپات- مستقیم- نرم)
۲- کار با مقوای خاکستری ۱۸٪ و یادگیری محاسبهی حرفهای نورپردازیها شناخت کامل کنتراست و هارمونی نور در رابطه با سوژههای تبلیغاتی.
۳- شناخت کامل دوربین بزرگ و لنزهای آن در رابطه با نوع سوژه.
۴- دانش شناخت فیلمهای موجود- رنگ- کنتراست و ظهور آنها.
۵- دقت و توجه کامل، به خواسته و سلیقهی سفارش دهنده و نوع و محل مصرف عکس شما.
۶- نوآوری و عدم کپی برداری از نمونههای مشابه با مطالعهی کارهای بقیه عکاسان.
۷- تمرین و سعی در گروهی کار کردن با طراحان و گرافیستهای حرفهای صنعتی- تبلیغاتی